سایمون سینک در سال ۲۰۱۷ به همراه دو تن از همکارانش یعنی دیوید مید و پیتر دراکر کتاب «چرایی خود را پیدا کنید» را منتشر کرد که این کتاب در مدت زمان کمی به یک کتاب محبوب و پرفروش تبدیل شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد. سینک در این کتاب سعی دارد به ما بگوید که رضایت از زندگی در گروی این است که کاری را انجام دهیم که برای ما معنای بزرگی دارد و انگیزه هرروزه ما شده است. او بر این عقیده است که تمامی اهداف ما در زندگی باید چرایی داشته باشند تا بتوانیم سختیهای مسیر رسیدن به آنها را تحمل کنیم. سایمون سینک در این کتاب به ما کمک میکند تا بتوانیم چرایی اهداف کاری و حرفهای خود را پیدا کنیم و در این مسیر رضایت بیشتری را تجربه کنیم.
دانستن چرایی یعنی داشتن یک هدف واضح

سایمون سینک معتقد است که دانستن چرایی به معنای این است که ما برای خود یک هدف واضح تعیین کنیم. این کار باعث افزایش کسب و کار ما میشود. اگر تابهحال احساس کردهاید که در زندگی خود گم شدهاید یا آرزوها و رویاهای خود را برآورده نگردهاید، ممکن است دلیل آن این باشد که هدف اصلی زندگی خود را مشخص نکردهاید. سایمون سینک نام این هدف اصلی را «چرایی» میگذارد و عقیده دارد که پیدا کردن آن میتواند چالشبرانگیز باشد. وقتی که چرایی خود را پیدا میکنید، میتوانید هر روز صبح با هدف و اراده قوی از خواب بیدار شوید.
سینک پس از اینکه تمام اشتیاق خود به کارش را از دست داده بود، توانست چرایی خود را پیدا کند. در آن زمان او احساس افسردگی میکرد و توصیههای زیادی از اطرافیان خود میگرفت، اما در آن شرایط هیچکدام قابل اجرا نبودند. پس از مدتی کاوش در درون خود، او متوجه که هدف اصلی و چرایی او الهامبخشیدن به دیگران است و وقتی این چرایی را برای خود برگزید، زندگی خود را با وضوح و خوشبینی بیشتری دید. دانستن چرایی زندگی، مسیر زندگی او را هدایت کرد و او فهمید که اعتمادبهنفسش برای دیگران جذاب است.
پیدا کردن چرایی نهتنها درباره افراد، بلکه درباره شرکتها هم صدق میکند. یکی از این شرکتها اپل است که رقبای قدرتمندی دارد که محصولات ارزانتری با ویژگیهای بیشتر به بازار عرضه میکنند. اما مشتریان اپل وفادار هستند و از شعار «متفاوت بیندیشید» الهام گرفتهاند. آنها ترجیح میدهند به کسبوکاری با هویت پیشرو پول بدهند تا اینکه با یک خرید ارزانتر چند دلار پسانداز کنند.
یافتن چرایی در کسبوکارها
این نه تنها در مورد افراد، بلکه در مورد شرکت ها نیز صدق می کند. یکی از نمونههای آن اپل است که رقبای قدرتمندی دارد که محصولات ارزانتری با ویژگیهای بیشتر ارائه میکنند. اما مشتریان اپل وفادار هستند و از شعار آنها “متفاوت بیندیشید” الهام گرفته اند، که به خوبی دلیل آنها را توضیح می دهد. مشتریان ترجیح می دهند به کسب و کاری با هویت مترقی پول بدهند تا اینکه با خرید از یک شرکت عمومی تر، چند دلار پس انداز کنند.
فرض کنید دو طرح تبلیغاتی برای یک شرکت وجود داشته باشد: یکی کیفیت برتر و قیمت مقرونبهصرفه را برجسته میکند، دومی ماموریت شرکت را برای ایجاد محصولاتش برجستهتر میکند و به مردم اجازه میدهند تا ایدههای خود را ثبت کرده و آنها را با دیگران به اشتراک بگذارند. بدون شک مورد دومی جذابتر و چشمگیرتر است، زیرا چرایی شرکت را بیان میکند.
فراموش نکنید که گاهی لازم است خودمان را هم تبلیغ کنیم. این مهارت بهخصوص در یک مصاحبه شغلی یا به دست آوردن موقعیتهای حرفهای بهتر به ما کمک میکند. وقتی در مصاحبه شغلی از فردی میپرسند که چه چیزی او را منحصربهفرد میکند، این فرصتی است تا او چرایی خود را با دیگران به اشتراک بگذارد و از اشتیاق خود برای کار تیمی، کمک به مردم و تبدیلشده به بهترین نسخه خود صحبت کند.
برای یافتن چرایی، به گذشته خود نگاه کنید

اگر از رفتن به سر کار خود میترسید یا کارتان را طاقتفرسا میبینید، بدون شک در حال انجام کاری هستید که در راستای چرایی شما نیست. یافتن شغل مورد علاقه باعث میشود که حتی سادهترین و پیشپاافتادهترین کارها هم آسانتر باشد. یکی از راههای عالی برای یافتن چرایی این است که مسیر خود را از طریق دایره طلایی بگذرانید. دایره طلایی در کتاب «با چرا شروع کنید» شرح داده شده، به این معنی که بسیاری از افراد در سه سطح عمل میکنند: سطح اول «آنچه» ما انجام میدهیم، سطح دوم یا دایره میانی مشخص میکند که «چگونه» کاری را انجام میدهید و در نهایت در مرکز دایره طلایی «چرایی» وجود دارد. اگر بتوانیم اینها را در یک راستا قرار دهیم، اشتیاق و انگیزه لازم برای کار کردن را پیدا خواهیم کرد.
سایمون سینک در یکی از پروازهایش با مردی به نام استیو ملاقات کرد که ۲۳ سال در زمینه تولید فولاد کار میکرد و هنوز هم از کارکردن هیجانزده بود. «آنچه» که استیو انجام میداد، تولید کردن فولاد بود. «چگونگی» کار او این بود که با تولید محصول خالص، بازیافت آن را آسانتر کرده و آلودگی کمتری ایجاد کند و «چرایی» او این بود که محیط زیست را برای نسلهای بعدی پاک نگه دارد. این چرایی باعث شده بود که استیو سالها از کارش لذت ببرد.
نویسنده بیان میکند که اگر هنوز نمیتوانید چرایی خود را پیدا کنید، میتوانید در داستانهای گذشته خود کاوش کنید. سینک و همکارانش برای شناسایی چرایی یک زن جوان تمرینی انجام دادند. زن داستانهای زندگی خود را با آنها به اشتراک میگذاشت که اطلاعات مفیدی را به نویسندگان داد. در بسیاری از موارد او به محافظت از خواهد کوچکترش در برابر آزار و خشونت پدرش تمایل داشت. این یک دلیل قوی برای این زن بود که حرفهای را برگزیند تا از افراد آسیبپذیر محافظت کند.
از یک فرد دیگر کمک بگیرید

نویسنده میگوید که برای کشف چرایی خود میتوانید از یک فرد دیگر در اطرافیان خود کمک بگیرید. اگر بسیاری از جنبههای گذشته خود را مرور کردهاید، اما هنوز نتوانستهاید چرایی را پیدا کنید، نگران نباشید. گاهی تشخیص یک موضوع مشترک و یک هدف اصلی در داستانهای گذشته ما دشوار است. بنابراین میتوانید از شخص دیگری کمک بگیرید که بهخوبی شما را میشناسد و در یافتن چرایی میتواند به شما کمک کند.
نیازی نیست با این فرد صمیمی باشید، اما بهتر است فردی را انتخاب کنید که هوشیار و کنجکاو باشد. این فرد باید بتواند سوالات متفکرانه و دقیقی بپرسد تا جزئیاتی مهم و حیاتی را کشف کند و در مسیر یافتن چرایی به شما کمک کند.
جزئیات و مضمونهای مشترک در داستانهای مختلف گذشته شما میتواند راه را برای کشف چرایی باز کند. یک شنونده خوب میتواند کاملا درگیر خاطرات شما شود و سوالهای مختلفی بپرسد. او میتواند شباهتهایی بین خاطرات مختلف شما پیدا کند، حتی اگر داستانها غیرمرتبط باشند.
گروه نویسندگان این کتاب میخواستند برای کشف چرایی به تاد کمک کنند. او سه داستان متفاوت را به اشتراک گذاشت. اولی داستانی درباره از دست دادن بورسیه بسکتبال به دلیل رفتارهای اعتیادآور خود، دومی درباره احساس ناامیدی و بیفایدهبودن در حین کار در کافه و سومی درباره برگشتن از سر کار و راهنمایی کردن فردی برای درستکردن غرفهاش. نویسندگان با شنیدن این داستانها فهمیدند که تاد تمایل به انجام کارهایی دارد که مهم هستند و در آنها میتواند به دیگران کمک کند.
در کارگاههای گروهی شرکت کنید

کارگاههای گروهی میتوانند به کشف چرایی کسبوکارها و تیمها کمک کند. نویسنده میگوید که حتی اگر حرفه مورد علاقه خود را پیدا کردهاید، اگر برای شرکتی کار میکنید که چشمانداز روشن یا چرایی دقیقی ندارد، ممکن است احساس ناامیدی همچنان همراه شما باشد. برای جلوگیری از این اتفاق میتوانید در کارگاههای تخصصی برای کسبوکار خود شرکت کنید تا بتوانید چرایی شرکت خود را بیابید. در این کارگاهها میتوانید داستانهای مختلف را به اشتراک بگذارید تا به چرایی برسید.
نویسنده بیان میکند که شرکت اسپرسوسازی La Marzocco از کارمندان خود خواست تا داستانهایی را به اشتراک بگذارند که نشاندهنده احساس کار کردن در این شرکت باشد. این شرکت با کمک داستانها و احساسات کارکنان خود توانست به یک چرایی دست پیدا کند: «جمعکردن مردم در کنار قهوه برای گفتوگوی جذاب»
گاهی ممکن است یک شرکت چرایی یا ماموریت اصلی داشته باشد، اما با گذر زمان این چرایی کمرنگ شود یا به حاشیه برود. شرکت Cuestamoras که یک سوپرمارکت سلف سرویس است که در سال ۱۹۵۰ افتتاح شد. این شرکت احساس کرد که اخیرا کسبوکارش از چشمانداز اولیه فاصله گرفته است. بنابراین مدیر شرکت و برادرانش تصمیم گرفتند تا در کارها کشف چرا شرکت کنند.
در این کارگاه با به اشتراک گذاشتن داستانهایشان جرقهای برای نوآوری بیشتر و ایجاد فرصتهایی برای کمک به افراد جامعه زده شد. مدیر شرکت میتواند آسودهخاطر باشد که نسلهای بعدی هم میتوانند به این چرایی نگاه کنند و از آن الهام بگیرند. بهطور کلی کشف چرایی یک کسبوکار میتواند تصمیمگیری را برای کارمندان راحتتر و بهینهتر کند.
درک «چگونگی» و «چرایی» میتواند کار گروهی را بهبود دهد

تا به اینجا ما توجه زیادی روی چرایی داشتهایم، اما مهم است که به همان اندازه به سایر بخشهای دایره طلایی هم توجه کنیم. وقتی که چرایی خود را یافتید و هدف اصلی خود از کار و زندگی را پیدا کردید، وقت آن است که به دنبال راهحلها باشید. نویسنده میگوید که «چگونگی» اقداماتی هستند که چرایی را زنده میکنند و باعث میشوند که چرایی ما به بخشی مهم از یک فرآیند وسیعتر تبدیل شود. برای کشف چگونگیها، به فعالیتهای روزمره خود توجه داشته باشید. به این فکر کنید که چگونه رفتارهای شما کمک میکند تا به چرایی خود دست پیدا کنید.
برای مثال چرایی پیتر داکر یکی از نویسندگان این کتاب این است که به دیگران در انجام کارهای بزرگ و فوقالعاده کمک کند. ایجاد روابط قویتر، سادهتر کردن کارها و ایجاد مرزهای جدید از جمله این امور است. او میگوید شما میتوانید برای کشف «چگونگیها» از همکارانتان هم کمک بگیرید. او میگوید در یک تیم یا سازمان چرایی یکسان است، اما دانستن اینکه دیگران چطور کار میکنند و چگونه مهارتهای خود را با هم ترکیب میکنند، میتواند به شما کمک کند تا شما هم چگونگی و روش انجام بهتر کارها در مسیر رسیدن به اهداف تیم را پیدا کنید.
از طرفی نویسندگان کتاب معتقد هستند که دانستن نحوه کار فرد به معنای درک روش کار کردن او است و با کمک این آگاهی میتوانید نقاط قوت او را پیدا کنید و وظایف را بهتر تقسیم کنید. این کار باعث همکاری موثر میشود و به شما و تیم کمک میکند تا چالشها را به موفقیت تبدیل کنید.
یافتن «چگونگی» میتواند به تصمیمگیری روزمره کمک کند

بدون شک برای شما هم پیش آمده که گاهی با تصمیمهای سختی مانند یک پروژه، مشارکت یا پیشنهاد شغلی جدید روبهرو شوید. سینک در این کتاب بیان میکند که بهتر است درک روشن و دقیقی از روشهای انجام کارهای خود داشته باشید. انتخاب صحیح روشهای انجام کارها به شما امکان شکوفایی میدهد و از شکستها و سرخوردگیها جلوگیری میکند. برای اینکه «چگونگی» را پیدا کنید، باید روشهای کلی انجام کارها را تجزیه کنید. برای مثال سایمون سینک میداند که شرکتش چگونه میخواهد در بلندمدت فعالیت داشته باشد. او این چگونگی را تجزیه میکند و بر خلق محصولات، خدمات و ایدههایی تمرکز میکند که همیشه مورد استفاده قرار بگیرند. او کمتر روی کارهایی با کسب سود سریع تمرکز میکند و میخواهد شرکتش حرکتی پایدار در طولانیمدت داشته باشد.
وقتی که روی روشهای انجام کارهای خود تمرکز میکنید، علاوه بر افزایش خودآگاهی، به شما فرصتهای نهفته بسیاری را نشان میدهد. سینک میگوید که با آگاهی از روشهای بهتر میتوانید تعیین کنید که کدام فرصتها و راهها با چرایی و اهداف اصلی شما همسو هستند. بنابراین میتوانید سایر کارها و روشهای انجام کار را کنار بگذارید.
سینک در کتابش بیان میکند که چند سال پیش مدیر شرکت بزرگی با او تماس گرفت تا شرکت جدیدی راهاندازی کند. چرایی او این بود که «مردم را در اولویت قرار دهد»، اما سینک با کندوکاو در انگیزهها و روشهای انجام کار این مدیر فهمید که او در پی سودآوری سریع است، کاری که سینک انجام نمیدهد. یکی دیگر از روشهای سایمون سینک این است که به چیزها از زاویهای غیرمتعارف و متفاوت نگاه کند، رویکردی که شریکش علاقهای به آن نداشت. بنابراین او این پروژه را نپذیرفت.
چرایی خود را به اشتراک بگذارید

وقتی که چرایی و هدف اصلی خود را پیدا کردید، باید آن را با جهان اطراف خود به اشتراک بگذارید.
هنگامی که چرایی خود را کشف کردید، مهم است که آن را به اشتراک بگذارید. حتی میتوانید این کار را با غریبهها شروع کنید و برای آنها درباره چرایی خود صحبت کنید. این کار به شما کمک میکند تا به آن متعهد شوید و راحتتر مسیر خود را دنبال کنید.
سینک میگوید که شما بهطور مداوم به مراجعه به چرایی و ماموریت اصلی کسبوکار خود نیاز دارید:
- وقتی که یک محصول قدیمی شده و دیگر تاثیرگذار نیست.
- چرایی سازمان به منابع انسانی کمک میکند که به دنبال چه فردی برای استخدام باشد.
- چرایی کارکنان خود را به بهترین وجه با کار آنها مطابقت دهید تا سازندهترین ترکیب را پیدا کنید.
در پایان
ندانستن چرایی یا هدف خود در زندگی، میتواند برای افراد، تیمها و کسبوکارها تجربهای گیجکننده و خستهکننده داشته باشد شما میتوانید به درون خود نگاه کنید تا چرایی خود را درک کنید و زندگی پر انگیزه، پرشور و سازندهای را آغاز کنید. برای پیدا کردن چرایی خود به داستانهای مهم و تجربههای عمیق زندگی خود توجه کنید. همچنین میتوانید این داستانها را با فرد قابل اعتمادی به اشتراک بگذارید تا در یافتن چرایی به شما کمک کند. چرایی میتواند به شما کمک کند تا به بهترین شکل زندگی حرفهای و شخصی خود را شکل دهید.